روایت سفر رشد حمید محمودی، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل مجموعه فرش محمودی _ بخش دوم

کارآفرینی از کرمان | روایت سفر رشد حمید محمودی، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل مجموعه فرش محمودی _ بخش دوم

فهرست محتوا

این مطلب بخش دوم روایت سفر رشد برند فرش محمودی و گفت‌وگویی با هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل آن، حمید محمودی است. 

فرش محمودی یکی از بزرگترین و خلاق‌ترین تولیدکنندگان فرش دستبافت ایرانی بوده، که در ۵ سال اخیر زمینه انگیزه و اشتغال‌زایی بسیاری از بافندگان کرمان را فراهم آورده است. در این گفت‌وگو، از جلوه‌ نوآوری برند محمودی تا مسیر رشد و نحوه کارآفرینی‌اش، با حمید محمودی صحبت می‌کنیم.

روایت سفر رشد حمید محمودی، طراح فرش‌های محمودی

درحال حاضر وضعیت کارآفرین نوآوری را در کرمان چطور می‌بینید؟

ببینید، در استان کرمان، از زمانی که معادن به صورت توسعه‌ای کار کرده‌اند، ما نیرویی که بخواهد خارج از بحث معدن کار کند، خیلی کم داریم. 

به‌این معنا که اشتغال‌زایی‌هایی که در بیزینس استان کرمان انجام می‌شود، اکثراً در حوزه معدن صورت می‌گیرد. معادن استان، میزان انتظارات افراد برای شغل‌های دیگر را به‌شدت بالا برده‌اند. 

در شهر خودمان، اگر قرار باشد جذب نیرو داشته باشیم، انگیزه نیروها فقط پول است؛ یعنی می‌گویند اگر حقوقی بیشتر از معادن پرداخت کنید، ما به مجموعه شما می‌آییم. افراد در شهرستان سیرجان و به عقیده من، در کل استان کرمان، وابسته به معادن شده‌اند.

کمتر کسی به فکر یک بیزینس تولیدی برای خودش و همکاری کردن با تولیدی‌های دیگر است. تولیدی‌های دیگر در حال کمرنگ شدن هستند؛ عمده آن‌ها دارد تعطیل می‌شود و در مقابل، تعداد افرادی که می‌توانند در حوزه معدن یا پیمانکاری آن کار کنند، افزایش پیدا می‌کند.

من فکر می‌کنم اشتغال‌زایی خیلی خوب است، به‌خصوص وقتی که بتواند درآمد لازم را برای آن شخص تأمین کند و این ایده آل است. اما در کنارش، باید به‌صورتی باشد که اگر زمانی کار معادن تعطیل شد، چه بیزینس دیگری در کنار آن وجود دارد که بتواند این میزان اشتغال را پوشش دهد؟ 

من فکر می‌کنم استان کرمان اگر معادن حذف شود، به یکی از فقیرترین استان‌های کشور تبدیل می‌شود؛ چون تمام درآمدش وابسته به آن است. 

الان در شهرستان سیرجان حداقل ۲۰۰ هزار نفر در معادن مشغول به‌کارند. که می‌توان گفت این رقم ۹۰ درصد اشتغال سیرجان است!

باوجود تمام سختی‌ها چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد که پیوسته نوآوری داشته باشید و چشم‌انداز خودتان در این صنعت چیست؟ چه آینده‌ای را متصور هستید برای کسب‌وکارتان، برای خودتان و با مقوله رشد و توسعه در کسب‌وکارتان چطور برخورد می‌کنید؟

ببینید، نمی‌دانم چقدر با این موضوع موافقید که وقتی کار خودتان را توسعه می‌دهید و افرادی را که شاید توانایی رشد نداشته باشند یا فاقد شغل باشند، مشغول به کار می‌کنید و سعی می‌کنید تعداد افراد زیرمجموعه و کسانی که در کنار شما هستند را افزایش دهید، این خودش یک حس خیلی خوب دارد.

ما اتفاقات زیادی را در کارمان تجربه کرده‌ایم که شاید هر دفعه به این فکر رسیدیم که نه، این بیزینس دیگر درآمد لازم را ندارد، اما مجدداً همان اتفاق، انگیزه ما برای ادامه کار شده است.

من یک مثال می‌زنم؛ ما در بازدیدی که از جنوب کرمان داشتیم، معمولاً این‌طور است که بافنده‌هایی که در مناطق ضعیف‌تر هستند، سعی می‌کنیم علاوه بر حقوق، یک سری تشویقی‌ها هم به آن‌ها بدهیم تا انگیزه داشته باشند برای ادامه کارشان. 

آدم با کلمات و با اعمالی که انجام می‌دهد، می‌تواند آورده‌های خوبی برای خودش داشته باشد. انرژی مثبت واقعا تأثیرگذار است. در آن بازدید، ما حدود ده بافنده را بازدید کردیم و بسته‌های تشویقی را به هر ده نفر پرداخت کردیم و سعی کردیم کمکی به آن‌ها کرده باشیم. 

یک مورد یازدهم هم داشتیم که قرار بود بازدید کنیم. خب برنامه ما برای ده دار بود و ما به تعداد ده دار بسته تشویقی داشتیم، برای یازدهمی نداشتیم. وقتی یازدهمی را بازدید کردیم، قرار بر این شد که وجه آن بسته را به‌حساب بافنده واریز کنیم.

در همین حین که من از مسیر جنوب به سمت سیرجان برمی‌گشتم (یک مسیر خیلی طولانی است، حدود شش ساعت باید رانندگی کنیم تا به آنجا برسیم. من معمولاً وقتی قرار است از سیرجان بروم، ساعت چهار صبح حرکت می‌کنم و نزدیک به ظهر آنجا می‌رسم)، در مسیر برگشت، یک مشتری خوب به یکی از شعب ما مراجعه کرده بود تا نوعی محصول را خریداری کند. 

من اعتقاد بر این دارم که هرچقدر به دیگران کمک کنیم، هر چقدر برای دیگران آرزوی خوب داشته باشیم و دیگران را رشد دهیم، قاعدتاً خود ما بیشتر رشد می‌کنیم. این را من کاملاً باور دارم، ولی خب یک سری اتفاقات می‌افتد که می‌شود درباره این داستان تأمل کرد، که چقدر جالب است که این اتفاق می‌تواند این‌قدر سریع رخ دهد. 

در آن مسیر برگشت، مشتری به فروشگاه رفته بود و ده فرش انتخاب کرده بود که قیمت آن‌ها، با توجه به ارزشی که بسته کمکی ما به بافنده داده بودیم، تقریباً معادل صد برابر قیمت آن بسته بود. من یک مبلغی را کمک کردم و امروز صد برابر آن مبلغ را محصول می‌فروشم. جالب بود! من می‌دانستم که قاعدتاً تأثیر این کارهاست که این اتفاق می‌افتد.

و زمانی جالب‌تر شد که مشتری بعداً به همان فروشگاه رجوع کرده بود و گفته بود من یک گزینه یازدهم هم می‌خواهم. این را انتخاب می‌کنم ولی فردا به شما اطلاع می‌دهم که این را می‌برم یا نمی‌برم. 

آن گزینه یازدهم، دقیقاً گزینه‌ای بود که ما در بازدیدمان هنوز قرار بود مبلغش را به او پرداخت کنیم. این خیلی برای من الهام‌بخش بود که کمک کردن به دیگران می‌تواند این‌قدر سریع در کار تأثیر بگذارد.

حالا ما در بحث کارمان، با خانواده‌هایی در ارتباط هستیم که واقعاً قشر ضعیف جامعه‌اند. یعنی وقتی می‌رویم و روستاهای جنوب کرمان را می‌بینیم که در خانه‌هایی که در یک اتاق زندگی می‌کنند و در همان اتاق دار قالی خود را گذاشته‌اند، دیگر نمی‌توانیم بگوییم دارت را جمع کن یا دیگر نمی‌خواهیم با شما کار کنیم. با هر شرایط سختی هم که باشد، ادامه می‌دهیم تا آن‌ها مشغول به کار بمانند و بتوانند ادامه دهند. 

وقتی این دیدگاه وجود داشته باشد که شما اگر به افراد دیگر کمک کنید و بتوانید از این طریق کارتان را توسعه دهید، قاعدتاً هر چقدر هم رکود در بازار باشد، هر چقدر هم شرایط بدی حاکم باشد، شما هیچ‌وقت درگیر آن موضوع نمی‌شوید؛ شما رو به رشد هستید. چون انگیزه شما برای ادامه کار این است که افراد بیشتری با شما کار کنند و این است که درآمدتان را بین افراد دیگر به اشتراک بگذارید. این اشتغال‌زایی به ما کمک کرد و خوشبختانه برکتش وارد کارمان شد.

با توجه به تجربه چند دهه‌ای خانواده و درگیری مستقیم شما در این صنعت، فرش ایران برای دستیابی به بازارهای صادراتی بیشتر و افزایش درآمد، به چه نوآوری‌های دیگری تشنه است؟

ببینید متاسفانه افراد زمانی که می‌خواهند یک بیزینس راه‌اندازی کنند، خودشان را وابسته به خیلی چیزهای دیگر می‌دانند. مثلاً اینکه من مقدار پول لازم را ندارم، من ارتباط لازم را ندارم و هر موضوع دیگری که باعث می‌شود توجیه کنند که عوامل دیگر باعث شده من نتوانم یک بیزینس را راه‌اندازی کنم.

ولی خب در حقیقت یک موضوع خیلی مهم وجود دارد: اگر انسان به این باور برسد که «من خودم برای خودم کافی هستم و من خودم می‌توانم رشد پیدا کنم»، تمام آن مسائل دیگر چیزهایی هستند که تأثیری در رشد و آینده کاری افراد ندارند. آن اعتمادبه‌نفس برای اینکه من بتوانم کارم را رشد دهم و توسعه دهم، اگر وجود داشته باشد، قاعدتاً افراد با یک هدف‌گذاری خوب می‌توانند به آن دست پیدا کنند.

ببینید، من طرح این مجموعه‌ای را که الان راه‌اندازی کرده‌ایم، سال ۹۵ به فرمانداری سیرجان بردم و تنها جمله‌ای که شنیدم، این بود که گفتند: «آره، طرح خیلی خوبیه.» انتظار داشتم که خب در این زمینه کمکی بشود تا بتوانم این کار را انجام دهم. گفتم باشد، طرح خوبیه؟ من خودم انجامش می‌دهم! و با برنامه‌ریزی و استمراری که در کارمان داشتیم، توانستیم آن را اجرایی کنیم.

در حقیقت، نکته‌ای که به نظر من، افرادی که قرار است برای خودشان بیزینس داشته باشند می‌توانند لحاظ کنند، این است که روی خودشان کار کنند. 

افراد اگر کوچک‌ترین تخصصی داشته باشند، می‌توانند به بزرگ‌ترین فرد در آن حوزه تبدیل شوند. با تکرار و با تمرکزی که روی آن کار داشته باشند، می‌توانند بزرگ‌ترین فرد آن حوزه در دنیا شوند. 

در مجموعه ما، این تخصص فقط در بحث طراحی‌مان بود که باعث شد بتوانیم در بازار رشد پیدا کنیم؛ حس کردیم که آن طرح‌های خاصی که تولید می‌کنیم، نقطه قوت مجموعه ما شده است.

حالا به نظر من، اگر یک شخص در یک کار خیلی خُرد و جزئی (که می‌تواند حتی با کمترین سرمایه راه‌اندازی شود) تمرکز داشته باشد و به این باور برسد که من باید به بالاترین حد این کار دست پیدا کنم، این می‌تواند آینده خیلی خوبی را برای خودش رقم بزند. 

آن باور انسان‌ها به خودشان است که باعث پیشرفتشان می‌شود؛ هیچ عاملی به‌جز خود انسان برای رسیدن به اهدافش وجود ندارد که بتواند به او کمک کند. در طول این مسیر، اتفاقات زیادی می‌افتد، انگیزه‌ها کاملاً از دست می‌رود و شرایط خیلی سخت می‌شود، ولی به نظرم آن هدف‌گذاری می‌تواند خیلی به آن‌ها کمک کند.

به نظر من، انتخاب یک هدف بزرگ و برنامه‌ریزی برای رسیدن به آن هدف بزرگ، می‌تواند کمک خیلی خوبی باشد. این باید خیلی با برنامه باشد؛ هیچ روزی نباید باشد که به آن چیزی که می‌خواهید دست پیدا کنید، فکر نکنید. هر روز باید به آن فکر کنید تا بتوانید شیوه‌های جدید کاری، راه‌حل‌های جدید و نوآوری را در کارتان داشته باشید. 

اگر روزی باشد که شما به‌صورت روتین و خیلی معمولی بخواهید کار کنید و احساس کنید که «من هم مثل بقیه هستم»، آن روز دیگر روز شکست شماست. اگر بپذیرید بیزینس شما مثل بقیه است و شرایط بازار این شکلی است و «من هم آن شکلی هستم»، آن دیگر زمانی است که شما پذیرفته‌اید در بیزینس خود شکست بخورید.

یکم از آمارها و دستاوردهای کسب‌وکارتان می‌گویید؟ چند تخته فرش در این سال‌ها تولید کرده‌اید؟ اگه صادرات داشتید به چه کشورهایی بوده؟

ما در بحث تولید، بیشترین میزان بافنده‌ای که تا الآن داشتیم، بالای هزار نفر بوده که مشغول به کار بودند، تاکنون حدود ۱۲۰۰ نفر که با ما همکاری کردند. 

میزان تولید این ۱۲۰۰ نفر به‌صورت میانگین، ماهانه حدودا به ۶۰۰ تا ۷۰۰ متر مربع می‌رسد. این برای یک تولیدی، آمار بالایی است. 

البته بارها هم بوده، اگر برگردیم به یک دهه قبل، بالای ۱۰۰۰ متر مربع هم تولید داشتیم، ولی خب در آن زمان درخواست‌های بیشتری وجود داشته، یعنی آن موقع هر فرشی را خریداری می‌کردند.

فرش‌های محمودی، میراثی ملی

با توجه به اینکه در حال حاضر هر فرشی خریداری نمی‌شود و محصول باید خاص‌تر باشد، باز هم میزان تولید ما نسبت به افراد دیگر، آمار بالاتری است.

ما به‌صورت تخصصی تولید می‌کنیم و هر فرشی را تولید نمی‌کنیم؛ چون به‌صورت تخصصی کار می‌کنیم و فرش‌های مرغوب تولید می‌کنیم، این کمک می‌کند که میزان تولید ما همیشه بالاتر باشد. 

در چند دوره متوالی، ما به‌عنوان تولیدکننده برتر استان و تعاونی برتر استان معرفی شدیم، هم از نظر تولید و هم از نظر تعداد نیروی کاری که داشتیم. 

همچنین، طرح‌ها و نقشه‌های ما همیشه در نمایشگاه‌ها مورد توجه قرار گرفت و بیشترین میزان فروش را در نمایشگاه‌ها به ثبت رساندیم. 

زمانی هم که در بازارهای صادراتی و نمایشگاه‌های خارج از کشور شرکت کردیم، خوشبختانه همیشه بدون محصول برگشتیم و همه محصولاتمان را فروخته‌ایم.

ببینید پیش آمده که در یک نمایشگاه شرکت کردیم و تا روز آخر، تا ساعت آخر، تا لحظه‌ای که اعلام شد نمایشگاه به اتمام رسیده، هیچ محصولی نفروخته‌ایم، که خب این به‌خاطر شرایط خاص آن بوده. ولی از آنجایی که امیدوار بودیم کارمان انجام می‌شود، زمانی که داشتیم محصولاتمان را از نمایشگاه جمع می‌کردیم، یک تاجر آمده و همه محصولات ما را یک‌جا خریده؛ یعنی آن نمایشگاه به بهترین نمایشگاه ما تبدیل شد. 

در مجموعه شما انواع قالی‌ها تولید می‌شوند؟ یا تنها قالی کرمان است؟

ما چند سبک بافت در استان داریم؛ ما گلیم، گلیم فرش، فرش‌های عشایری و فرش‌های شهری را تولید می‌کنیم. 

این چند سبک بافت، در سراسر کشور هم انجام می‌شود؛ یعنی ما از لحاظ سبک بافتی، تمام فرش‌هایی را که در ایران بافته می‌شود، پوشش می‌دهیم. 

انواع فرش‌ محمودی

حالا در هر سبکی، متناسب با نیاز بازار، طرح و نقش‌های جدید تولید می‌کنیم. ممکن است قالی کرمان را تولید کنیم، ولی با یک طرح و نقشه جدید عرضه کنیم، یا گلیم سیرجان را به سمت طراحی جدید و متفاوت ببریم. 

از لحاظ تکنیک بافتی، همه تکنیک‌های بافتی را در مجموعه انجام می‌دهیم، ولی خب با نوآوری‌ها و تغییراتی که در نقش‌های آن‌ها اعمال می‌شود.

شما برای شناخت سلیقه نسل جدید و تولید فرش مطابق با آن، چه روشی دارید؟

به نظر من، الان فضای مجازی (فضای پینترست، فضای اینستاگرام) کمک خوبی به ما می‌کند. ما هر روز سلیقه اروپا و سلیقه کشورهای دیگر را می‌بینیم و مشاهده می‌کنیم که در دکوراسیون آن‌ها چه فرش‌هایی استفاده می‌شود. الهام گرفتن می‌تواند به‌راحتی کمک کند که تشخیص دهیم چه محصولی تولید شود که متناسب با بازار باشد.

ولی خب، اعتقاد من بر این است که حفظ اصالت اولویت دارد؛ یعنی ما به‌جای اینکه بخواهیم تغییرات آن‌چنانی در فرش‌ها ایجاد کنیم، باید افراد را آگاه کنیم که فرش‌های ایرانی با نقوش اصیل چه مزیت‌هایی دارند. این آگاهی‌بخشی می‌تواند توجه‌ها را مجدداً به سمت نقش‌های اصیل ما برگرداند.

ما دیدیم که در دکورهای مدرن، فرش‌های مدرن به‌صورت مقطعی مد شدند؛ فرش‌هایی که از رنگ‌های کمتری استفاده می‌کردند، خیلی ساده و مینیمال بودند. 

ولی خب، الان مجدد گرایش به سمت همان فرش‌های رنگارنگ و لعاب‌دارِ قرمز و فرش‌هایی که به‌صورت عشایری بافته می‌شدند، برگشته است. یعنی متخصصان دکوراسیون داخلی متوجه این موضوع شدند که آن اصالت فرش ایرانی می‌تواند فضا و خانه‌ها را بسیار متفاوت کند.

اصالت نقوش فرش ایرانی

چه چیزی باعث می‌شود که بین اعضای خانواده، شما این نیاز را برای توسعه صنعت فرش احساس کنید؟ چه چیزی شما را به سراغ این نوآوری و کارآفرینی سوق داد؟

شاید دلیل این موضوع این باشد که من از سن خیلی پایین‌تر، یعنی شاید از ده سالگی، در این بیزینس و در کنار پدرم بوده‌ام. احتمالاً همان شیوه‌های کاری که در گذشته انجام می‌دادیم و حضور داشتن در این کار، باعث شد که از همان زمان، هدف‌گذاری را برای ادامه مسیر شروع کنم.

من حتی در بخش رنگرزی هم تجربه دارم. ما رنگرزی را به‌صورت سنتی انجام می‌دادیم؛ دیگ رنگرزی را به یکی از روستاهای اطراف می‌بردیم، برای دو سه روز آنجا می‌ماندیم و نخ‌هایمان را رنگ می‌کردیم و برمی‌گشتیم. 

من کاملاً به پروسه کار تسلط داشتم. تمامی مراحل کاری که ما انجام می‌دهیم، باید تخصصش را داشته باشیم تا بتوانیم آن را مدیریت کنیم و به نظرم این که از بچگی در این کار بودم، توانسته است تأثیر خوبی بگذارد تا این راه را ادامه دهم.

در صنعت فرش چه کسب‌وکارهایی وجود داشته باشد به کل صنعت می‌تواند یک ارزش افزوده بیشتری دهد؟

ببینید، فرش دستبافت یک دنیای خیلی بزرگی است. اگر شما به‌صورت تصادفی ده نفر را در جامعه انتخاب کنید و از آن‌ها در مورد فرش دستبافت بپرسید، اکثر آن‌ها اطلاعات لازم را در مورد دستبافت ندارند. 

فرش دستبافت ایرانی، مجموعه محمودی

نمی‌دانند فرش دستبافت چه مزیت‌هایی دارد: 

  • فرهنگ ما در فرش دستبافت نهفته است.
  • این فرش دستبافت برای سلامتی‌شان خیلی بهتر از فرش‌های ماشینی است.
  • نوعی سرمایه‌گذاری می‌تواند باشد. 
  • با هر مبلغی می‌توانند فرش دستبافت خریداری کنند و لازم نیست فرش‌های گران‌قیمت بخرند. 
  • فرش‌های دست دوم ارزش خیلی بیشتری نسبت به فرش‌های نو دارند (صادرات ما اکثراً روی فرش‌های دست دوم است.). 

اگر این ارزش‌ها را می‌دانستند، همه به سمت فرش دستبافت می‌رفتند.

پس اگر یک واحدی باشد که فرهنگ‌سازی کند و مجدداً این مزیت‌های فرش دستبافت را به مردم برساند و تبلیغات خوبی برای این موضوع انجام شود، این چرخه هیچ‌وقت ضعیف نمی‌شود. 

دلیل اصلی که این روزها شاهدش هستیم، تبلیغات آن‌چنانی [فرش‌های] ماشینی است که طرح‌های دستبافت را کپی کرده و تولید می‌کنند. ما در صنعت فرش ماشینی الان به جایی رسیده‌ایم که فرش‌ها دارند چاپ می‌شوند؛ یعنی فرش‌های ماشینی دیگر بافت هم انجام نمی‌دهند، طرح‌ها را روی یک فرش سفید چاپ می‌کنند و تبلیغات می‌کنند که فرش‌های دستبافت‌گونه تولید کرده‌اند.

یک کارخانه فرش ماشینی می‌تواند چندین هزار بافنده را از کار بیکار کند. با تبلیغاتی که دارد انجام می‌دهد، خیلی خوب است؛ اشتغال‌زایی ایجاد کرده و دارد محصول خوبی را تولید می‌کند، ولی در جایگاه خودش! نه اینکه یک طرح دستبافت شده، فردا طرح ماشینی‌اش هم در بازار باشد. 

آن می‌تواند در حیطه کاری خودش، کارش را توسعه دهد. ترکیه در زمینه فرش ماشینی، فرش‌های مدرن تولید می‌کند؛ فرش‌های مدرنی که در دکورها مورد استفاده قرار می‌گیرند و این موضوع مشکلی ندارد. 

ولی خب، اینکه ما امروز یک طرح دستبافت بزنیم و فردا عکس آن طرح را کپی کنند روی فرش ماشینی و تبلیغ کنند که “چرا دستبافت می‌خری با این قیمت؟ بیا ماشینی بخر با یک دهم قیمت”، خب این چیز جالبی نیست!

در این میان، اگر واحدی نباشد که آن مزیت‌های فرش دستبافت را در جامعه ما تبلیغ کند و بفهماند، به جایی می‌رویم که آن فرش دستبافت فراموش می‌شود. 

الان در خانه‌های ما نود درصد [فرش] ماشینی است و ده درصد دستبافت. برگردیم به دو دهه قبل، این داستان برعکس بود؛ ما نود درصد دستبافت داشتیم و کمتر کسی فرش ماشینی داشت. به دلیل اینکه آگاهی‌های لازم نبوده و مزیت‌های فرش دستبافت خیلی اطلاع‌رسانی نشده و شیوه‌های متفاوتی برای جذب مشتری نبوده، مشتریان فرش دستبافت کم شده‌اند.

سخن آخر

فرش محمودی به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فرش دستبافت ایرانی، روایتی الهام‌بخش از توسعه میراثی ملی را برجای گذاشته. 

باوجود سختی‌های زیاد کار کردن در صنعت فرش، مخصوصا بخش تولیدات و صادرات، هنوز پتانسیل بالایی برای رشد و گسترش این حوزه وجود دارد. جای خالی بسیاری مشاغل در این صنعت احساس می‌شود و قالی‌ای که هرکس باید گوشه‌ای از آن را بگیرد و بلندش کند. 

در این گفت‌وگو با حمید محمودی، هم‌بنیانگذار و مدیرعامل فرش محمودی، روایت سفر رشد او و این کسب‌وکار خانوادگی را شنیدیم. با پیچ‌وخم و موانع این مسیر آشنا شدیم و جای خالی مشاغل مختلف در راستای کمک به توسعه این قبیل کسب‌وکارها در صنعت فرش ایرانی را پیدا کردیم.  

میان ما قطعا روایت‌های بیشتری وجود دارد که می‌تواند الهام‌بخش کسانی باشد که به‌دنبال کورسوی امیدی هستند. اگر مایل بودید این روایت‌ها را با ما در میان بگذارید. ما در «روایت سفر رشد» کمپ جنوب، راوی مسیر رشد آدم‌های نوآوری هستیم که با تلاش و بینش خود موفقیت واقعی ساخته‌اند. 

این سومین سری از گفت‌وگوهای «راویان مسیر رشد»، با حمید محمودی بود و شما می‌توانید خلاصه‌ای از این مطلب را در اینستاگرام یا لینکدین نیز مطالعه فرمایید. 

Picture of عسل حسینی
عسل حسینی
من عسل حسینی هستم عاشق بازی و درگیری با کلماتم! به نظرم کلمات قدرت خلق دارند. از سال ۱۳۹۲ تا الان نویسندگی رو به شکل جدی دنبال می‌کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *